فارن پالیسی:
هند همزمان هم ایران را میخواهد، هم اسرائیل و اعراب / استراتژی تازه مودی در خاورمیانه چیست؟
اکنون سیاست خارجی هند در قبال منطقه به طور فزایندهای عملگراتر به نظر میرسد. از آنجایی که اقتصاد هند به سرعت در حال رشد است و در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود، تمایل هند برای نفوذ نیز افزایش مییابد؛ و خاورمیانه، از منظر سیاست خارجی، جایی است که […]
فارن پالیسی نوشت: سیاست خاورمیانه ای هند در زمان نخست وزیری نارندرا مودی، اغلب موفق و در عین حال، سردرگم و مبهم تلقی می شود. حزب حاکم موسوم به «بهاراتیا جاناتا» (BJP) که مودی به آن تعلق دارد، گرایش ملی گرای راست هندو دارد. با این حال، دستیابی هند به منطقه خلیج فارس و به ویژه جهان عرب در دولت کنونی، موفقیتی تعیین کننده در دهه گذشته بوده است.
به گزارش سرویس بین الملل نقش جهان به نقل از انتخاب جنگ جاری بین اسرائیل و حماس که با حمله حماس در ۷ اکتبر آغاز شد، توازن دیپلماتیک هند بین استراتژی «جدید» و «قدیم» این کشور در قبال خاورمیانه را در کانون توجه قرار داده است. سیاست جدید با نزدیکی فزاینده دهلی نو به اکوسیستم امنیتی ایالات متحده تعریف می شود. مشارکت هند در ابزارهای جدید دیپلماسی اقتصادی مانند گروه I2U2 متشکل از ایالات متحده امریکا، اسرائیل، هند و امارات متحده عربی، و همچنین کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEEC) که در حاشیه نشست سران گروه ۲۰ در ماه سپتامبر اعلام شد، شواهدی برای این امر است. عمده این تغییرات ناشی از همبستگی رو به رشد بین دهلی نو و واشنگتن برای عقب نشاندن چین است.
هند از زمان استقلال خود همواره حامی آرمان فلسطین بوده است و به حمایت اخلاقی از حاکمیت فلسطین پرداخته و به این بحران به عنوان یک مبارزه ضد استعماری می نگرد. در سال ۱۹۷۵، هند اولین کشور غیر عربی بود که موقعیت دیپلماتیک کامل را به سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) اعطا کرد و یاسر عرفات، رئیس وقت آن، مرتبا به دهلی نو سفر می کرد. این رابطه اکنون پیچیده تر شده است.
ماه گذشته، مودی، تنها چند هفته قبل از اینکه شاخه جوانان «جماعت اسلامی» در ایالت کرالا که روابط نزدیکی با کشورهای حوزه خلیج فارس دارد، میزبان سخنرانی مجازی خالد مشعل، رهبر سابق حماس باشد، « حماس» را محکوم کرد. این کار، طیف وسیعی از دیدگاه ها را که مدت هاست در هند وجود داشته است، به نمایش گذاشت.
پس از چندین دهه گرایش به جهان عرب، در سال ۱۹۹۲، ناراسیمها رائو نخست وزیر وقت هند، روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل برقرار کرد. اسرائیل نیز در دهه های گذشته بی سر و صدا در حال ساختن پایه محکمی برای این روابط بود و در دو جنگ حیاتی هند علیه پاکستان، به دهلی نو کمک نظامی کرد. یکی در سال ۱۹۷۱ و قبل از عا دی سازی روابط و دیگری در سال ۱۹۹۹، پس از برقراری روابط کامل دیپلماتیک.
این عادی سازی، هند را وادار کرد تا یک اقدام متعادل کننده بین سه قطب قدرت در منطقه یعنی جهان عرب، اسرائیل و ایران، انجام دهد. هر سه قطب برای منافع هند مهم هستند. جهان عرب میزبان بیش از ۷ میلیون کارگر هندی است که میلیاردها دلار را به عنوان حواله به اقتصاد هند پس می فرستند. اسرائیل همچنان یک شریک حیاتی فناوری و دفاعی است. و موقعیت استراتژیک ایران به تامین منافع هند هم در آسیای مرکزی و هم در افغانستان بسیار کمک می کند.
اکنون سیاست خارجی هند در قبال منطقه به طور فزاینده ای عملگراتر به نظر می رسد. از آنجایی که اقتصاد هند به سرعت در حال رشد است و در نظر دارد تا سال ۲۰۳۰ به سومین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل شود، تمایل هند برای نفوذ نیز افزایش می یابد. و خاورمیانه، از منظر سیاست خارجی، جایی است که بسیاری از این نفوذ در حال آزمایش است.
جدال اخیر بین هند و قطر مثال جالبی برای مدیریت این روابط است. در ماه اکتبر، دوحه برای هشت مقام سابق نیروی دریایی هند که برای یک پیمانکار خصوصی مرتبط با نوسازی دفاعی قطر کار می کردند، حکم اعدام اعلام کرد. بر اساس گزارش ها، آنها به جاسوسی برای اسرائیل متهم شدند. از آن زمان، دهلی نو به طور قانونی پاسخ داده و از حکم دادگاه قطر درخواست تجدید نظر کرده است در حالی که هر دو کشور همچنان حکم قضایی را محرمانه نگه می دارند.
این اولین بار نیست که هند درگیر اختلافات منطقه ای خاورمیانه می شود. در سال های ۲۰۱۲ و ۲۰۲۱، دیپلمات های اسرائیلی در بمب گذاری های دهلی نو، هدف قرار گرفتند و در هر دو مورد، هند به دخالت ایران در این ماجرا اشاره کرد و مجبور به مدیریت ظریف اوضاع پشت درهای بسته شد. در واقع دهلی نو، به ایران و اسرائیل گفت که اجازه ندهند درگیری هایشان به خاک هند سرایت کند.
امروز، هند به واسطه ارتباطات و موقعیت های امنیتی خود در حال تبدیل شدن به چیزی فراتر از یک سهامدار اقتصادی در خاورمیانه است. این تنها نتیجه طرح های سیاست خارجی دهلی نو نیست، بلکه به اقدامات شخصی خود مودی نیز بستگی دارد.
در سال ۲۰۱۷، مودی اولین نخست وزیر هند بود که به اسرائیل سفر کرد. وی همچنین در سال ۲۰۱۸ به رام الله در کرانه باختری سفر کرد تا ثبات دیپلماتیک هند را حفظ کند. او در سال ۲۰۱۹ در اوج رسوایی قتل جمال خاشقجی، زمانی که سعودی ها در بیشتر پایتخت ها مورد استقبال قرار نمی گرفتند، میزبان محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بود. و سرانجام، مودی از زمان تصدی مسئولیت در سال ۲۰۱۵، پنج بار به امارات متحده عربی سفر کرده و اغلب دیده می شود که شیخ محمد بن زاید آل نهیان، رئیس امارات متحده عربی را «برادر» خطاب می کند.
از زمان آغاز جنگ اسرائیل و حماس، مودی با شش تن از رهبران منطقه (از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تا ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران) گفتگو کرده است تا جایگاه را هند نشان دهد. دولت مودی تلاش کرده است تا مرز خوبی بین اهداف اسرائیل علیه حماس و بحران بشردوستانه فلسطین، ترسیم کند. مبارزه با تروریسم ابزار مهمی برای دیپلماسی بین المللی مودی بوده است. هند برای منزوی کردن پاکستان در سطح بین المللی به دلیل تروریسم دولتی، تلاش های بسیاری داشته و این ابزاز مهمی برای آن هاست.
اما دیپلماسی هند در خلیج فارس هدف دیگری نیز دارد: تقویت موضع هند در مورد کشمیر که موضوع درگیری هند و پاکستان است، و تضعیف موقعیت اسلام آباد در نهادهایی هایی مانند سازمان همکاری اسلامی. در فوریه ۲۰۱۹، سوشما سواراج، وزیر خارجه وقت هند، اولین وزیر هندی بود که از سال ۱۹۶۹ تا به حال، برای سخنرانی در این سازمان دعوت شد. رویدادی که به عنوان یک پیروزی بزرگ دیپلماسی هند مورد استقبال قرار گرفت. در هنگام سخنرانی سواراج، نماینده پاکستان در جلسه حاضر نشد.