«نقش جهان» از راهکارهای رفع ناترازی صندوقها گزارش میدهد
نسخه نجات صندوقهای بازنشستگی
صندوقهای بازنشستگی به عنوان یکی از ارکان مهم سیستم رفاه اجتماعی در هر کشوری شناخته میشوند؛ این صندوقها در کشورهایی مانند ایران که جمعیت سالخورده زیادی دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است. به گزارش نقش جهان، در حال حاضر در ایران، بحران صندوقهای بازنشستگی به یکی از چالشهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. […]
صندوقهای بازنشستگی به عنوان یکی از ارکان مهم سیستم رفاه اجتماعی در هر کشوری شناخته میشوند؛ این صندوقها در کشورهایی مانند ایران که جمعیت سالخورده زیادی دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است. به گزارش نقش جهان، در حال حاضر در ایران، بحران صندوقهای بازنشستگی به یکی از چالشهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی تبدیل شده است. این بحران به دلیل مشکلات مالی و ساختاری موجود در صندوقها، تهدیدی جدی برای آینده بازنشستگان و فشار مضاعف بر دولت بهوجود آورده است. با توجه به روند رو به افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ رشد جمعیت جوان، تعداد افراد بازنشسته و نیازمندان به خدمات بازنشستگی در ایران به طور مداوم در حال افزایش است. این تغییرات جمعیتی باعث شده تا سهم پرداختیهای مستمری به بازنشستگان نسبت به ورودیهای صندوقهای بازنشستگی (شامل حق بیمههای پرداختی از سوی کارگران و کارفرمایان) افزایش یابد. یکی از دلایل اصلی بحران صندوقهای بازنشستگی، عدم توازن میان منابع ورودی و مصارف خروجی است. صندوقها به دلیل عدم توانایی در جذب منابع کافی و اتکای بیش از حد به کمکهای دولت، در بسیاری از موارد قادر به پوشش هزینههای خود نیستند. در عین حال، دولت نیز به دلیل مشکلات اقتصادی و کسری بودجه، قادر به تخصیص منابع لازم به این صندوقها نیست. یکی دیگر از چالشهای صندوقهای بازنشستگی، کاهش نرخ مشارکت در بازار کار و کاهش تعداد کارگران فعال است. در نتیجه، سهم کارگران فعال که به صندوقها حق بیمه میپردازند کمتر شده و نسبت به تعداد بازنشستگان، منابع کمتری وارد صندوقها میشود. این مشکل با توجه به شرایط اقتصادی و بیکاری بالا در کشور تشدید میشود. ضعف در مدیریت صندوقهای بازنشستگی، فساد، عدم شفافیت مالی و تخصیص نادرست منابع باعث شده که صندوقها به شکل غیر بهینه عمل کنند. در برخی از صندوقها، سرمایهگذاریهای ناموفق یا اشتباهات در مدیریت منابع مالی سبب شده که موجودی صندوقها کاهش یابد. تورم بالا در اقتصاد ایران و کاهش ارزش پول ملی، فشار زیادی بر صندوقهای بازنشستگی وارد کرده است. پرداخت مستمریهای بازنشستگان با توجه به تورم، توان خرید آنان را به شدت کاهش داده و هزینههای جاری صندوقها را افزایش داده است.
بحران صندوقهای بازنشستگی چه پیامدهایی به همراه دارد؟
فشار مالی بر دولت یکی از پیامدهای اصلی بحران صندوقهای بازنشستگی، است. دولت موظف است تا با تزریق منابع مالی به صندوقها، کسری بودجه آنها را جبران کند. این مسئله به افزایش کسری بودجه و بدهیهای دولتی دامن میزند و در نهایت میتواند منجر به بحرانهای اقتصادی گستردهتر شود. عدم پرداخت بهموقع مستمریها یا کاهش مبلغ آنها به دلیل مشکلات مالی صندوقها، نارضایتیهای اجتماعی را افزایش میدهد. این وضعیت میتواند منجر به اعتراضات اجتماعی و افزایش تنشهای اجتماعی شود، چرا که بسیاری از بازنشستگان به این درآمد برای تأمین معیشت خود وابسته هستند. یکی از اصلیترین تبعات این بحران، کاهش کیفیت زندگی بازنشستگان است. بسیاری از بازنشستگان که بهدنبال سالها خدمت در دستگاههای مختلف دولتی و خصوصی، حقوق خود را به امید دریافت مستمری بالا دریافت کردهاند، اکنون با کاهش یا عدم پرداخت مستمریها مواجه هستند. این وضعیت میتواند به مشکلات معیشتی شدید برای آنان منجر شود. بحران صندوقهای بازنشستگی بهطور مستقیم به بیاعتمادی مردم نسبت به سیستم تأمین اجتماعی و دولت منجر میشود. این بیاعتمادی میتواند موجب کاهش مشارکت مردم در نظام تأمین اجتماعی و عدم تمایل به پرداخت حق بیمهها در آینده شود.
راهکارهای اصلاح ساختار صندوقهای بازنشستگی چیست؟
اصلاحات ساختاری و مدیریتی در صندوقها اولین راهکار برای حل مشکلات صندوقهای بازنشستگی است؛ لازم است که این صندوقها از نظر ساختاری و مدیریتی دستخوش اصلاحات اساسی شوند. افزایش شفافیت مالی، تقویت نظارت بر عملکرد صندوقها و بهبود روشهای مدیریت منابع مالی میتواند به بهبود وضعیت این صندوقها کمک کند. مضاف بر این موضوع، صندوقهای بازنشستگی باید به سرمایهگذاری در پروژههای مولد اقتصادی و افزایش تنوع منابع درآمدی خود بپردازند. این کار میتواند از وابستگی صندوقها به بودجه دولتی بکاهد و باعث ثبات مالی آنها شود. یکی از راهکارهای مهم برای جلوگیری از بحران مستمریها، بازنگری در نحوه تعیین میزان مستمری و افزایش متناسب با نرخ تورم است. این کار میتواند به حفظ قدرت خرید بازنشستگان و جلوگیری از افزایش شکاف طبقاتی کمک کند. دولت باید با ارائه مشوقها و برنامههای حمایتی، افراد را تشویق به مشارکت در صندوقهای بازنشستگی کند. این کار میتواند شامل تخفیفهای مالیاتی یا مشوقهای ویژه برای کارفرمایان و کارگران باشد تا از فشار مالی بر صندوقها بکاهد. علاوه بر موارد مذکور دولت باید با افزایش همکاری با بخش خصوصی، به دنبال راهحلهای نوآورانه برای تقویت صندوقهای بازنشستگی باشد. این همکاری میتواند شامل سرمایهگذاری در پروژههای اقتصادی مشترک یا ایجاد مدلهای جدید تأمین اجتماعی باشد.
فساد و ناکارآمدی علت، بحران صندوقهای بازنشستگی
احمد فاطمی عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با تجارت، پیرامون وضعیت نا به سامان صندوقهای بازنشستگی اظهار کرد: متاسفانه این صندوق ها در آستانه ورشکستگی قرار دارند؛ ما باید مدیریت این صندوق ها را به دست مدیران توانمند بسپاریم؛ صندوق های بازنشستگی باید از فضای خانوادگی و اینکه تبدیل به پارکینگ یک عده خاصی شدهاند خارج شوند؛ بنابراین باید با پویش بهره وری، شایستگان و نخبگان را جایگزین مدیران فعلی کنیم؛ فارغ التحصیلانِ بهترین دانشگاه های ما، الان بیکار هستند درحالی که می توانند مدیران خوبی باشند. بنابراین به دنبال این هستیم پویش بهره وری را راه اندازی کنیم. این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس تصریح کرد: هر کسی که عضو هیات مدیره می شود باید بداند که این شرکت را در چه وضعیت تحویل گرفته و در چه وضعیتی تحویل می دهد و بهره وری به عنوان یک استاندارد برای ارزیابی عملکرد مدیران مورد بررسی قرار بگیرد. امروز بیش از پیش به گردش نخبگان در شرکت های وابسته به شستا و صندوق های بازنشستگی که به عنوان خط مقدم تولید و رونق اقتصادی هستند نیاز داریم و باید بدانیم چه عواملی سبب می شود که شرکت های سود ده تبدیل به شرکت های زیان ده می شوند. وی خاطرنشان کرد: دلیل وضعیت فعلی صندوقهای بازنشستگی را فساد و هم ناکارآمدی می دانم؛ متاسفانه ما با بحران ناکارآمدی مواجه هستیم و علت نارضایتی مردم همین ناکارآمدی و ناتوانی مدیران است و باید مدیران را در سقف مدیریتی مورد ارزیابی دقیق قرار دهیم.
ابعاد بحران صندوقهای بازنشستگی بسیار جدی است
مرصاد شهرودی، کارشناس اقتصادی در گفتگو با تجارت پیرامون علل بحران صندوقهای بازنشستگی اظهار کرد: این موضوع به چند عامل عمده برمیگردد. اولین عامل، افزایش امید به زندگی است. در گذشته، مردم به طور متوسط عمر کوتاهتری داشتند و بسیاری از افراد در دوران بازنشستگی کمتر از چند سال زندگی میکردند، اما اکنون با پیشرفتهای پزشکی و بهبود شرایط بهداشتی، افراد میتوانند سالها پس از بازنشستگی زندگی کنند. این مسئله باعث میشود که صندوقهای بازنشستگی مجبور شوند مبلغ بیشتری به افراد پرداخت کنند. این کارشناس اقتصادی افزود: عامل دوم، کاهش نرخ زاد و ولد است. در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای توسعهیافته، نرخ زاد و ولد به شدت کاهش یافته است. در نتیجه، جمعیت سالمند روز به روز بیشتر میشود، در حالی که تعداد افراد شاغل و کارمند که به صندوقهای بازنشستگی کمک میکنند، کمتر میشود. این کاهش نیروی کار، باعث میشود که صندوقهای بازنشستگی با کسری منابع روبهرو شوند. وی تصریح کرد: این دو عامل، مهمترین دلایل بحران صندوقهای بازنشستگی هستند، اما مسائل دیگری هم وجود دارند. یکی از این مسائل، مدیریت نادرست منابع است. در بسیاری از کشورها به ویژه در ایران، صندوقهای بازنشستگی به درستی مدیریت نمیشوند و سرمایهگذاریهای نامناسب یا تصمیمات مالی نادرست باعث میشود که منابع این صندوقها به سرعت کاهش یابد. همچنین، در برخی کشورها، دولتها به دلایل سیاسی یا اقتصادی، از صندوقهای بازنشستگی به عنوان منابع مالی برای پوشش دیگر هزینهها استفاده میکنند، که این هم باعث کاهش توانایی این صندوقها در پرداخت مستمریها میشود. شهرودی تاکید کرد: متاسفانه ابعاد این بحران بسیار جدی است. یکی از اولین پیامدهای آن فشار اقتصادی بر دولتها است. دولتها باید منابع بیشتری برای پوشش مستمری بازنشستگان فراهم کنند، در حالی که درآمدهای دولتی ممکن است به دلیل کاهش نرخ تولد و کاهش اشتغال کمتر از گذشته باشد. این مسئله میتواند منجر به افزایش مالیاتها یا کاهش هزینههای دیگر شود که در نهایت به نفع هیچکدام از بخشهای جامعه نخواهد بود. این کارشناس اقتصادی افزایش فقر در میان بازنشستگان را به عنوان یکی دیگر از پیامدهای بحران صندوقهای بازنشستگی برشمرد و گفت: اگر این صندوقها نتوانند مستمری کافی پرداخت کنند، بسیاری از افراد مسن ممکن است با مشکلات اقتصادی جدی مواجه شوند و در نهایت مجبور شوند به کمکهای دولتی یا حمایتهای اجتماعی متکی شوند. این میتواند به افزایش نارضایتی اجتماعی و سیاسی منجر شود. وی در پاسخ به سوالی پیرامون حل بحران صندوقهای بازنشستگی اظهار کرد: حل این بحران کار سادهای نیست، اما قطعا راهحلهایی وجود دارد. یکی از اولین گامها، اصلاحات در سیستمهای بازنشستگی است. در بسیاری از کشورها، لازم است که سن بازنشستگی افزایش یابد، چرا که با افزایش امید به زندگی، بازنشستگی در سنین پایین به دیگر بخشهای جامعه فشار وارد میکند. شهرودی خاطرنشان کرد: در کنار این مورد باید بر مدیریت بهتر صندوقها و شفافیت مالی تمرکز کنیم. بسیاری از صندوقها منابع زیادی دارند، اما مدیریت ضعیف باعث کاهش این منابع میشود. دولتها و نهادهای نظارتی باید نظارت دقیقتری بر صندوقها داشته باشند. این کارشناس اقتصادی در پایان سخنان خود گفت: حل این بحران نیازمند یک رویکرد جامع است. در کنار اصلاحات قانونی و مدیریتی، باید توجه ویژهای به آموزش و فرهنگسازی درباره اهمیت پسانداز و تامین مالی دوران بازنشستگی داشته باشیم. در نهایت، این تغییرات به تدریج در جامعه نهادینه خواهد شد.