دورنمای عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان
علیاصغر زرگر بحث به سرانجام رسیدن پرونده اسرائیل و عربستان و به صورت کلی عادیسازی روابط این دو با یکدیگر، موضوعی است که چندین و چند مولفه مشخص را درون خود دارد. در شرایط فعلی ایالات متحده به دنبال آن است که به نوعی بتواند اوضاع و احوال خود را در منطقه به سمت یک […]
علیاصغر زرگر
بحث به سرانجام رسیدن پرونده اسرائیل و عربستان و به صورت کلی عادیسازی روابط این دو با یکدیگر، موضوعی است که چندین و چند مولفه مشخص را درون خود دارد. در شرایط فعلی ایالات متحده به دنبال آن است که به نوعی بتواند اوضاع و احوال خود را در منطقه به سمت یک وضعیت مشخص هدایت کند. بعد از حمله اسرائیل به غزه عملاً اوضاع به سمت و سویی رفته است که آمریکاییها در ذهن خود فکر میکنند که توانستهاند در شرایط کنونی منطقه، خود را به عنوان هدایت کننده اصلی وضعیت فعلی به دنیا معرفی کنند. این موضوع به این دلیل اهمیت دارد که آنها میخواهند در شرایط کنونی یک دستاورد مشخص به نفع خود رقم بزنند و بر همین اساس سفر اخیر وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه را هم باید در همین راستا تحلیل کنیم. بلینکن برای پنجمین بار وارد منطقه میشود و بر همین اساس باید متوجه باشیم که ایالات متحده به دنبال آن است که در قضیه عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل، یک فضای جدید را رقم بزند. بر همین اساس آنتونی بلینکن اعلام کرده که عربستان مایل به عادیسازی روابط با اسرائیل است اما به موازات همین روند ریاض هم اعلام کرده که عادیسازی روابط با اسرائیل زمانی انجام میشود که آتشبس در غزه عملیاتی شود و در نهایت باید یک نقشه راه مشخص برای به حاشیه راندن بحران فعلی در دستور کار قرار بگیرد. از منظر دیگر باید توجه شود که در شرایط کنونی در غزه هم جنگ ادامه دارد و خبری از آتشبس نیست. این در حالیست که کشورهای عربی یک حالت بیارادگی و به دور از هرگونه اظهار نظر خاصی را در قبال پرونده فلسطین و شرایط کنونی غزه در دستور کار خود قرار دادند که به نظرم عربستان هم در این منظومه قرار میگیرد. در این شرایط آمریکاییها به دنبال آن هستند که یک بازدارندگی مشخص را با حضور منطقهای خود به نفع کشورهای عربی که در هماهنگی با اسرائیل هستند، ایجاد کنند. این بحرانسازیها به نوعی به نفع اسرائیل و در راستای تامین منافع تلآویو معنا میشود. اعراب در این راستا سیاست مشخص خود را در پیش گرفتهاند و در این بین سعودیها به دنبال آن هستند که راهکارهای خاص خود را در پیش بگیرند. ریاض میخواهد از پروندههای تنشزا کنار بکشد و بیش از هر چیز دیگر به سمت توسعه پیش برود. به عنوان مثال در پرونده یمن سعودیها به حاشیه نشستند و تمام جریان جاری در این پرونده را به آمریکا و بریتانیا سپردند. در مورد غزه هم صرفاً عربستان مواضعی را اتخاذ میکند که رادیکال نباشد و همچنین به صورت کامل به نفع اسرائیل هم تمام نشود. اینکه دیده میشود ایالات متحده اعلام میکند که عربستان به دنبال عادیسازی روابط با اسرائیل است در حقیقت دو شرط در درون این مساله نهفته است که نخست، پایان جنگ غزه و دیگری مشخص شدن یک راهحل نهایی برای کلیت پرونده مناقشه میان فلسطین و اسرائیل است. در این راستا ریاض سعی میکند که صرفاً در کنار پروندههای مفتوح مانند غزه و سایر مسائل منطقهای فعلاً نظارهگر باشد تا ببیند اوضاع به کدام سمت و سو پیش میرود. لذا عربستان ترجیح داده که سیاست حفظ آرامش را پیش ببرد و تا حدودی هم برای آنکه توسعه مورد نظرش را پیش ببرد سعی میکند تا در مناقشات منطقهای، کمتر جنب و جوش داشته باشد و بیشتر موضع سکوت اختیار میکند.