دلیل کاهش فاصله ارز نیما و آزاد
علی خوش طینت، کارشناس بازار سرمایه مــنضــبطترین و همچنین قانونمندترین بخش اقتصاد کشور، بازار سرمایه است و همیشه عوامل داخلی و خارجی بر بازار سرمایه اثرگذار است. افزایش شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر هم نتیجه همه عوامل داخلی و خارجی است که مهمترین آن کاهش فاصله بین نرخ ارز نیمایی و […]
علی خوش طینت، کارشناس بازار سرمایه
مــنضــبطترین و همچنین قانونمندترین بخش اقتصاد کشور، بازار سرمایه است و همیشه عوامل داخلی و خارجی بر بازار سرمایه اثرگذار است. افزایش شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در حال حاضر هم نتیجه همه عوامل داخلی و خارجی است که مهمترین آن کاهش فاصله بین نرخ ارز نیمایی و نرخ بازار آزاد است که به افزایش حاشیه سود عملیاتی شرکتها منجر خواهد شد و اثر آن را در گزارشهای ماهانه شرکتها میتوان رصد کرد. برکسی پوشیده نیست که سیاستهای غلط دولتهای گذشته در خصوص نرخ ارز لطمات جبرانناپذیری به بازار سرمایه وارد کرده است. پرداخت ارز ترجیحی و سرکوب سودآوری شرکتها با ابزار دلار نیمایی، سبب دامنزدن به نابسامانی نظام ارزی و فرار سرمایه از اقتصاد کشور شده است و قطعا تداوم سیاستهای ارزی گذشته نه تنها دامنه فساد را گستردهتر میکند که با هدررفت منابع ارزشمند ارزی در کنار ریسکهای سیستماتیک اقتصاد کشور را دچار بحران جدی خواهد کرد. در کنار کاهش فاصله بین نرخ ارز نیمایی و نرخ بازار آزاد، انتظار بازار از کاهش نرخ بهره و شنیده شدن شایعاتی مبنی بر اینکه بانک مرکزی قصد دارد، نرخ رسمی را تا ۲۵درصد کاهش دهد که این اتفاق میتواند اثر بسیار مثبتی بر ارزش سهام شرکتها داشته باشد و نرخ تنزیل را کاهش دهد، از طرفی فرصتهای سرمایهگذاری رقیب را برای بازار سرمایه کمرنگتر کند، همچنین کاهش ریسکهای سیستماتیک هم این روزها به رشد بازار سرمایه کمک شایانی کرده است. از جمله بحث مذاکرات و صلح احتمالی بین رژیم صهیونیستی و لبنان که در کل یک فضای کاهش تنش در منطقه را نشان میدهد. بنابراین آرامش سیاسی در روزهای اخیر و کاهش فاصله بین نرخ نیما و بازار آزاد و گذشتن نرخ نیما از ۵۱ هزار تومان در کنار خوشبینی نسبت به کاهش نرخ بهره، رشد بازار سرمایه را رقم زده است. اما بحران اصلی، صنایع کشور هستند که کاهش سرمایه گذاری در صنایع بسیار نگران کننده است یعنی صنایع به نقطه بحرانی نرخ سرمایهگذاری رسیدهاند. اگر سرمایهگذاری در صنایع اتفاق نیفتد، قطعا بهبود عملکرد شرکتها در سالهای مالی آتی رخ نخواهد داد، گواه ادعای من این است، با وجود اینکه بازار ارز صعودی بوده و نرخ نیما هم افزایش داشته اما حاشیه سود شرکتها در یک ساله منتهی به شهریور امسال در مقایسه با یکسال قبل رشد چندانی نداشته و این نشان دهنده این است که قطعا دورهای که شرکتها میتوانستند صرفا با افزایش نرخ ارز به سودآوری بهتری برسند به پایان رسیده و اگر این سرمایهگذاری در صنعت اتفاق نیفتد، قطعا نمی تواند این رشدها ادامه دار باشد. سرمایه گذاریها راههای متعددی دارد که یکی از آنها ورود پول حقیقی به بازار که در هفتههای اخیر اتفاق افتاده در نتیجه خوشبینی در روند بازار ادامه داشته باشد و در فضای مثبت بازار سرمایه افزایش سرمایهها را شاهد باشیم که از محل تجدیدارزیابی و مهمتر از آن از محل سود انباشته و منابع داخلی شرکتها اتفاق بیفتد یعنی کاهش نسبت سودآوری تقسیمی حتما باید در مجامع سال جاری رخ دهد تا بتواند به سرمایه گذاری در صنایع کمک کند. اما باید همیشه مدنظر باشد که رشد بازار بدون پشتوانه بنیادی قطعا نمیتواند یک رشد ادامه دار باشد و محکوم به اصلاح خواهد بود. بنابراین ناترازی انرژی و کاهش ضریب سرمایه گذاری اگر به آرامی بهبود پیدا نکند، قاعدتا این رشد فقط بازیافت کاهش ارزشهای سالهای قبل است که به صورت هیجان خود را نشان میدهد.